دیدگاه دنیای استکباری به زن و آزادی زن
دنیاى
استکبارىِ سرشار از جاهلیّت، در اشتباه است که خیال مىکند ارزش و اعتبار
زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشمهاى هرزه به او نگاه
کنند و از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند. بساط آنچیزى که امروز
بهعنوان «آزادى زن» در دنیا و از سوى فرهنگ منحطّ غربى پهنشدهاست،
برپایه این است که زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسى
ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسیله التذاذ مردان شوند. این،
آزادى زن است؟ کسانى که در دنیاى جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربى ادّعا
مىکنند طرفدار حقوق بشرند، در حقیقت ستمگران به زن هستند. زن را به چشم یک
انسان والا نگاه کنید، تا معلوم شود که تکامل و حق او و آزادى او چیست. زن
را به عنوان موجودى که مىتواند مایهاى براى صلاح جامعه با پرورش
انسانهاى والا شود نگاهکنید، تا معلوم شود که حقّ زن چیست و آزادى او
چگونه است. زن را به چشم آن عنصر اصلى تشکیل خانواده در نظر بگیرید؛ که
خانواده اگرچه از مرد و زن تشکیل مىشود و هر دو در تشکیل خانواده و
موجودیت آن مؤثّرند، اما آسایش فضاى خانواده، آرامش و سکونتى که در فضاى
خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاهکنند تا
معلوم شود که او چگونه کمال پیدامىکند و حقوقش در چیست.
از روزى که
اروپاییها، صنایع جدید را به وجود آوردند - در اوایل قرن نوزدهم که
سرمایه داران غربى کارخانه هاى بزرگ را اختراع کرده بودند - و احتیاج به
نیروى کار ارزان و بىتوقّع و کمدردسر داشتند، زمزمه «آزادى زن» را بلند
کردند؛ براى اینکه زن را از داخل خانواده ها به درون کارخانه ها بکشانند؛
به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفاده کنند، جیب هاى خودشان را پرکنند و
زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه که به عنوان «آزادى زن»
در غرب مطرح است، دنباله همان داستان و همان ماجراست. لذا ظلمى که در فرهنگ
غربى به زن شدهاست و برداشت غلطى که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب
وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بىسابقه است. در گذشته هم در همه جا به زن
ظلم شدهاست، اما این ظلمِ عمومى و فراگیر و همه جانبه، مخصوص دوران اخیر و
ناشى از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفى کردند و
اسمش را «آزادى زن» گذاشتند! درحالى که به واقع آزادى مردان هرزه براى
تمتّع از زن و نه آزادى زن بود. نه فقط در عرصه کار و فعالیت صنعتى و امثال
آن، بلکه در عرصه هنر و ادبیّات هم به زن ظلم کردند. شما امروز، در
داستانها، در رمانها، در نقّاشیها، در انواع کارهاى هنرى نگاه کنید، ببینید
با چه دیدى به زن نگریسته مىشود؟ آیا جنبه هاى مثبت و ارزشهاى والایى که
در زن هست، مورد توجّه قرار مىگیرد؟ آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانى و خوى
مهرآمیزى که خداى متعال در زن به ودیعه گذاشتها ست - خوى مادرى، روحیه
نگهدارى از فرزند و تربیت فرزند - مورد توجّه است یا جنبههاى شهوانى و به
تعبیر آنها عشقى؟ (که این تعبیر غلط و نادرستى است. این شهوت است نه عشق!)
زن را اینگونه خواستند پرورش و عادت دهند: به عنوان یک موجود مصرفکننده.
مصرف کننده دست و دلباز و کارگر کمتوقّع و کم طلب و ارزان.
دیدگاه اسلام و شأن زن مسلمان
اسلام
اینها را براى زن ارزش نمىداند. اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط
موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسى و مهمترین شغل او،
یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم مىداند. یک کشور که
نمىتواند از نیروى کار زنان در عرصه هاى مختلف بىنیاز باشد! اما این کار
نباید با کرامت و ارزش معنوى و انسانى زن منافات داشته باشد. نباید زن را
تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه انسانها
مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد
نامحرم متکبّر باشد. «فلاتخضعنبالقول»؛ (احزاب: 32) در حرفزدن مقابل مرد
نباید حالت خضوع داشتهباشد. این، براى حفظ کرامت زن است. اسلام این را
مىخواهد و این الگوى زن مسلمان است.
شما ببینید وقتى زن مسلمان به
فطرت و به اصل خود برمىگردد، چه معجزه عظیمى درست مىکند! آنچنان که در
انقلاب ما و در نظام اسلامى ما بحمداللَّه مشاهده شد و امروز هم مشاهده
مىشود. ما کجا آن قدرت و عظمت را از زنان دیدهبودیم که امروز از مادران
شهدا مىبینیم؟ کجا ما آن فداکاریها را از زنان جوان دیده بودیم، که با
فرستادن همسران محبوبشان به جبهههاى جنگ، آنها با خاطر آسوده در این
میدانها باشند؟ این، عظمت اسلام است که در چهره زنان انقلابى ما، در دوران
انقلاب و امروز، بحمداللَّه آشکار است. تبلیغ نکنند که با حفظ حجاب، با حفظ
عفّت، با خانه دارى و با تربیت فرزند، انسان نمىتواند کسب علم کند. ما
امروز بحمداللَّه چقدر زنان دانشمند و عالم در رشته هاى مختلف در جامعه مان
داریم: دانشجویان کوشا و با استعداد و با ارزش، فارغ التّحصیلان سطح بالا،
پزشکان ممتاز و طراز بالا! امروز در جمهورى اسلامى رشتههاى گوناگون علمى
در اختیار خانمهاست؛ زنهایى که عفاف و عصمتشان را هم حفظ کردند، طهارت
زنانه را هم حفظ کردند، حجاب را هم - به شکل کامل- حفظ کردند، به تربیت
فرزند هم به شیوه اسلامى مىرسند، شوهردارى را نیز همانطورى که اسلام گفته
است انجام مىدهند، فعّالیت علمى و سیاسى هم مىکنند. الان در بین شما -
مجموع خانمهایى که اینجا تشریف دارید - عدّه زیادى هستند که فعّالیتهاى
سیاسى و اجتماعى دارند؛ آن هم فعّالیتهاى ممتاز و برجسته؛ چه خانمهاى
مجرّد، چه خانمهایى که متأهّلند و همسران آنها افتخار مىکنند و باید هم
افتخار کنند که زنهایشان در میدانهاى گوناگون پیشتازند. با روحیه اسلامى و
در محیط اسلامى، زن مىتواند به کمال واقعى خود برسد؛ دور از آن هرزگیها،
دور از آن تجمّلگراییها و دور از پستشدن و حقیرشدن در مقابل مصرف.
من
به خانمهاى مسلمان، به خانمهاى جوان و به خانمهاى خانهدار عرض مىکنم:
سراغ این مصرفگرایى که غرب مثل خوره بهجان جوامع دنیا و از جمله جوامع
کشورهاى درحال توسعه و کشورهاى رو به پیشرفت و از جمله کشورما انداخته است،
نروید. مصرف باید در حدّ لازم باشد، نه در حدّ اسراف. خانمهاى کسانى که
همسرانشان یا خودشان مسئولیتهایى در بخشهاى مختلف کشور دارند، باید از لحاظ
دورى از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. باید براى دیگران درس باشند و
نشان دهند که شأنِ زن مسلمان بالاتر از این حرفهاست که اسیر زر و زیور و
جواهر آلات و از این قبیل شود.
دعوت اسلام به حفظ کرامتهای زن
این،
یکى از آن میدانهایى است که ما در مقابل دنیاى استکبارى مدّعى هستیم. من
بارها به گویندگان و مبلّغین قضیه زن عرض کردهام: این ما نیستیم که باید
از موضع خودمان دفاع کنیم؛ این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع
کند. آنچه را که ما براى زن عرضه مىکنیم، چیزى است که هیچ انسان اندیشمند
با انصافى نمىتواند منکر شود که «این براى زن خوب است.» ما زن را به عفّت،
به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بىحد و مرز میان زن و مرد، به
حفظ کرامت انسانى، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه - براى آنکه چشم او
لذّت نبرد - دعوت مىکنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این
کرامت زن است. آنهایى که زن را تشویق مىکنند که خود را به گونهاى آرایش
دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانى خودشان را ارضا
کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین مىآورند و
تذلیل مىکنند؟! آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگى است که انسانهاى
والا و اندیشمند غرب هم آن را مىپسندند و رفتارشان همینطور است. در آنجا
هم خانمهاى عفیف و سنگین و متین و زنهایى که براى خودشان ارزشى قائلند،
حاضرنیستند خودشان را براى ارضاى غرایز شهوانى بیگانگان و هرزهچشمها
وسیلهاى قرار دهند. فرهنگ منحط غربى، از این قبیل زیاد دارد...