به مناسبت ایام میلاد حضرت صدیقه طاهره(س) برخی بیانات رهبری معظم انقلاب در مورد آن بانوی بزرگوار جمع آوری شده است. این جمع آوری با رویکرد شناخت ابعاد وجودی صدیقه کبری از نگاه رهبر معظم انقلاب انجام شده است.
شما فرزندان فاطمه هستید
شما بدانید زنان مسلمان در بسیاری از نقاط دنیا امروز به شما نگاه
میکنند و از شما یاد میگیرند. اینکه میبینید در بعضی از کشورهای غربی،
در بعضی از کشورهای مسلمان اما با حکومتهای غیر اسلامی، اینطور حجاب
اسلامی مورد تهاجم دشمنان دین قرار میگیرد، این نشان دهنده گرایش زنان به
حجاب است. در کشورهای همسایه ما، آنجاهایی که به حجاب اهتمام نمیشد؛
در کشورهای اسلامی که بنده خودم از نزدیک بعضی جاها را دیدم که هرگز اسمی
از حجاب در آنجا آورده نمیشد؛ در مدت بیست ساله بعد از انقلاب، زنان؛
بخصوص زنان روشنفکر و بخصوص دختران دانشجو، به حجاب گرایش پیدا کردند؛
علاقه پیدا کردند؛ رو آوردند و حجاب را حفظ کردند؛ که نمونههایش علاوه بر
اینها در کشورهای غربی هم مشاهده شده است. شما الگویید، شما نمونهاید.
بدانید امروز در هیچ جای دنیا زنانی که مثل این مادران شهدای ما، مادر دو
شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیستند. در جامعه ما، مادرانی
با این خصوصیات که از پدرها بهتر و قویتر و آگاهانهتر ایستادند، در این
میدان بسیارند. این همان تربیت اسلامی است؛ این همان دامان پاک و مطهّر و
نورانی فاطمه زهرا سلامالله علیهاست. شما دخترانِ فاطمه هستید؛
فرزندان فاطمه زهرا هستید؛ دنبالهروان فاطمه زهرا هستید.(۳۰/۶/۷۹)
هویت زن مسلمان
فرصت یادبود ولادت فاطمه زهرا سلامالله علیها فرصت مغتنمی برای زنان مسلمان است تا هویّت زن مسلمان و ارزش والای زنان در نظر اسلام و در پرتو نظام اسلامی مورد توجه و مداقّه قرار گیرد. مثل همه موضوعات دیگر، موضوع زن هم دستمایهای در دست سوداگران همه ارزشهای انسانی شده است. در دنیا و در رسانههای جمعی عالم، در طول سالهای متمادی، کسانی که نه برای زن، نه برای جنس انسان و نه برای کرامتهای انسانی، جز در محاسبه با پول ارزشی قائل نیستند – که متأسّفانه در تمدن کنونی مغرب، نقش مهمی را در همه عرصهها ایفا میکنند – مسأله زن را هم برای خودشان در میدانهای مختلف به صورت یک سرمایه و یک وسیله سوداگری درآوردند؛ روی آن بحث میکنند، فرهنگسازی میکنند، تبلیغ میکنند و ذهنهای مرد و زن همه دنیا را در سر دو راهیِ یک وسوسه و گمراهیِ بزرگ قرار میدهند. در چنین شرایطی، جا دارد زن مسلمان با تأمّل در مفاهیم اسلامی و ارزشگذاریهای اسلامی و با دقّت در خطوطی که در نظام اسلامی برای پیشرفت زنان و مردان پیشبینی شده است، هویّت خود را بازیابی کند و قامت رسای استدلال را در مقابل سفسطهها و وسوسههای عوامل صهیونیسم و سرمایهگذاری و زراندوزی به نمایش درآورد.(۳۰/۶/۷۹)
قله فضائل
خودِ الگو ی فاطمهی زهرا سلامالله علیها که در دوران کودکی، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در همهی قضایای عمومی آن روز پدرش -که مرکز همه حوادث سیاسی اجتماعی بود – حضور داشت، نشاندهنده نقش زن در نظام اسلامی است. البته فاطمه زهرا سلامالله علیها قلّه این فضائل است.(۳۰/۶/۷۹)
ذرارههای فاطمهی زهرا
وقتی که پسران نبیاکرم در مکه یکی پس از دیگری از دنیا رفتند، دشمنان شماتتگر اسلام و پیامبر – که ارزشهایشان منحصر در مال و ثروت و فرزند و جاه و جلال دنیایی بود – پیامبر را شماتت کردند و گفتند تو ابتر هستی – یعنی بیدنباله – و با مرگ تو، همه چیز از آثار و نشانههای وجود تو تمام خواهد شد!
خداوند متعال این سوره را بر پیامبر نازل کرد، تا هم قلب پیامبر را تسلی بدهد، هم حقیقتی را برای آن بزرگوار و برای مسلمانان روشن کند؛ لذا فرمود: ((انّا اعطیناک الکوثر))؛ ما به تو کوثر بخشیدیم؛ آن حقیقت عظیم و کثیر و فزاینده.
مصداق کوثر برای نبیاکرم، چیزهای گوناگون است. یکی از برجستهترین مصادیق کوثر، وجود مقدس فاطمهی زهراست؛ که خداوند متعال در این وجود مبارک، دنبالهی معنوی و مادی پیامبر را قرار داد. برخلاف تصور دشمنان ملامتگر، این دختر بابرکت، این وجود ذیجود، آنچنان مایهی بقای نام و یاد و مکتب و معارف پیامبر شد که از هیچ فرزند برجسته و باعظمتی، چنین چیزی مشاهده نشده است. اولاً از نسل او یازده امام و یازده خورشید فروزان، معارف اسلامی را بر دلهای آحاد بشر تابانیدند؛ اسلام را زنده کردند؛ قرآن را تبیین کردند؛ معارف را گسترانیدند؛ تحریفها را از دامن اسلام زدودند و راه سوء استفادهها را بستند. یکی از این یازده امام، حسینبنعلی (علیهالسّلام) است که پیامبر طبق روایت فرمود: ((انا من حسین و حسین سفینه النّجاه و مصباح الهدی)). با آن همه آثار و برکاتی که در آن شخصیت، در آن شهادت و بر آن قیام در تاریخ اسلام مترتب شده است، او یکی از ذرارههای فاطمهی زهراست. یکی از این خورشیدهای فروزان، امام باقر، و یکی دیگر امام صادق (علیهماالسّلام) است که معارف اسلامی، مرهون زحمات آنهاست. نه فقط معارف شیعی، که ائمهی معروف اهل سنت، یا بیواسطه، یا باواسطه، بهرهمندان از فیض دانش آنها هستند. این کوثر فزایندهی روزبهروز درخشندهتر، نسل عظیم پیامبر را در تمام اقطار اسلامی پراکند؛ که امروز هزاران، بلکه هزاران هزار خاندانهای مشخصِ شناخته شدهی در همهی دنیای اسلام، نمودار بقای نسل جسمانی آن بزرگوارند؛ همچنان که هزاران مشعل هدایت در دنیا نمودار بقای معنوی آن مکتب و آن وجود مقدسند؛ این کوثر،فاطمهی زهراست. سلام خدا بر او، درود همهی انبیا و اولیا و فرشتگان و آفریدگان پروردگار بر او تا روز قیامت.(۹/۷/۷۸)
انّا اعطیناک الکوثر
این خیر کثیری که خداوند متعال در سورهی مبارکهی کوثر مژدهی آن را به پیامبر اکرم داد و فرمود: «انّا اعطیناک الکوثر» -که تأویل آن، فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) است – درحقیقت مجمع همهی خیراتی است که روزبهروز از سرچشمهی دین نبوی، بر همهی بشریت و بر همهی خلایق فرو میریزد. خیلیها سعی کردند آن را پوشیده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند؛ «واللَّه متمّ نوره و لو کره الکافرون.»
ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم؛ و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانی شدن است. باید با عمل، و نه با محبت خالی، نورانی بشویم؛ عملی که همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما املاء میکند و از ما میخواهد. با این عمل، باید جزو این خاندان و وابستهی به این خاندان بشویم. اینطور نیست که قنبرِ درِ خانهی علی (علیهالسّلام) شدن، کار آسانی باشد. اینگونه نیست که «سلمان منّا اهلالبیت» شدن، کار آسانی باشد. ما جامعهی موالیان و شیعیان اهلبیت(علیهمالسّلام)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیهنشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشهنشینان خاک درگه ماست». دلمان میخواهد که اهلبیت دربارهی ما اینطور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا به دست نمیآید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد.(۱۰/۵/۷۰)
انّ فاطمه کانت محدّثه
از امام صادق علیهالصّلاهوالسّلام روایت شده است که فرمود: «انّ فاطمه کانت محدّثه» آن بزرگوار «محدّثه» بود. یعنی فرشتگان بر او فرود میآمدند، با او مأنوس میشدند و با او سخن میگفتند. این، مشخّصهای است که روایات متعدّدی درباره آن وجوددارد. «محدّثه» بودن مخصوص شیعه هم نیست. شیعه و سنّی معتقدند که در دوران اسلام، کسانی بودهاند یا میتوانستهاند وجودداشتهباشند که فرشتگان با آنها سخن بگویند. مصداق این در روایات ما، فاطمه زهراست. در روایت امام صادق علیهالصّلاهوالسّلام چنین است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها میآمدند؛ با او حرف میزدند و آیات الهی را بر او میخواندند؛ همان تعبیراتی که نسبت به مریم، علیهاسلام در قرآن هست که: «ان اللَّه اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین.» این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها خطاب میکردند و میگفتند: «یا فاطمه، انّ اللَّه اصطفیک و طهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قراردادهاست. «و اصطفیک علی النساء العالمین؛» تو را بر زنان عالم برتری دادهاست. بعد امام صادق، علیهالصّلاهوالسّلام، در همین روایت میفرماید: یک شب که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را میکردند، فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها به آنها فرمود: «ألیست المفضّله علی نساء العالمین مریم؟» یعنی آن زنی که خدای متعال فرمودهاست «واصطفیک علی نساء العالمین» آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها عرضکردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها – از اوّلین و آخرین – برگزیده هستی». این چه مقام معنوی والایی است! انسان عادّی – مثل ما – نمیتواند این عظمت و رتبه را به درستی، حتّی در ذهن خود، تصوّرکند.(۲۵/۹/۷۱)
مصحف فاطمی
در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالصّلاهوالسّلام، نقل شدهاست که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها به ایشان میگوید: «ملائکه میآیند و مطالبی را به من میگویند.» امیرالمؤمنین به ایشان میگوید: «وقتی صدای ملک را شنیدی، به من بگو تا آنچه را میشنوی بنویسم.» و امیرالمؤمنین، آنچه را که ملائکه به فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها املا میکردند نوشت و این، کتابی شد که در نزد ائمّه ما علیهمالسّلام بود و هست و «مُصْحَفُ فاطمه» یا «صَحیفَهُ فاطمه» نامیده میشود. در روایات متعدّدی است که ائمّه علیهمالسّلام، برای مسائل گوناگون خود، به «مصحف فاطمه» رجوع میکردند. بعد امام میفرماید: «انه لیس فیها حلال و حرام»؛ در این کتاب، احکام حلال و حرام نیست. اما «فیها علم ما یکون»؛ بلکه همه حوداث جاری بشری در دورانهای آینده، در این کتاب هست.(۲۵/۹/۷۱)
الجّار ثم الدّار
«حسن بصری» که یکی از عبّاد و زهّاد معروف دنیای اسلام است، درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها میگوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورمت قدماها». پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد! امام حسن مجتبی علیهالصّلاهوالسّلام میگوید: شبی – شب جمعهای – مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوعِ فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرّع کرد. امام حسن، علیهالصّلاهوالسّلام، میگوید – طبق روایت – شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اُمّاه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنىّ، الجّار ثم الدّار» «اوّل دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه والاست.(۲۵/۹/۷۱)
خطبه فاطمه(س)
آن خطبهای که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کردهاست، خطبهای است که به گفته علاّمه مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اینقدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغه است. فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها میرود در مسجد مدینه، در مقابل مردم میایستد و ارتجالاً حرف میزند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبدهترین و گزیدهترین معانی صحبتکردهاست.(۲۵/۹/۷۱)
زندگی جهادی فاطمه(س)
زندگی فاطمهی زهرا(س)، اگر چه کوتاه بود و حدود بیست سال بیشتر طول نکشید؛ اما این زندگی، از جهت جهاد و مبارزه و تلاش و کار انقلابی و صبر انقلابی و درس و فراگیری و آموزش به این و آن و سخنرانی و دفاع از نبوّت و امامت و نظام اسلامی، دریای پهناوری از تلاش و مبارزه و کار و در نهایت هم شهادت است. این، زندگی جهادی فاطمهی زهراست که بسیار عظیم و فوقالعاده و حقیقتاً بینظیر است و یقیناً در ذهن بشر – چه امروز و چه در آینده – یک نقطهی درخشان و استثنایی است.(۲۶/۱۰/۶۸)
بشر زیاد اشتباه میکند!
اگر آن روز امت اسلامی، نصب پیغمبر را درست و با معنای حقیقیِ خودش درک میکردند و تحویل میگرفتند و دنبال علیبنابیطالب (علیهالسّلام) راه میافتادند و این تربیت نبوی استمرار پیدا میکرد.
و بعد از امیرالمؤمنین هم انسانهای معصوم و بدون خطا، نسلهای بشری را مثل خود پیغمبر، پیدرپی زیر تربیت الهیِ خودشان قرار میدادند، بشریت خیلی زود به آن نقطهیی میرسید که هنوز به آن نقطه نرسیده است؛ علم و فکر بشری پیشرفت میکرد؛ درجات روحی انسانها بالا میرفت؛ صلح و صفا در بین انسانها برقرار میشد و ظلم و جور و ناامنی و تبعیض و بیعدالتی از بین مردم رخت برمیبست. اینکه فاطمهی زهرا (سلامالله علیها) – که در آن زمان عارفترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین بود – فرمود اگر دنبال علی راه میافتادید، شما را به چنین سرمنزلی هدایت میکرد و از چنین راهی میبرد، به همین خاطر است؛ ولی بشر زیاد اشتباه میکند.(۲۴/۱۲/۷۹)
اگر علی را بر سر کار می گذاشتند…
فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) بیست وپنج سال قبل از این تاریخ در بستر بیماری به زنان مدینه فرمود اگر علی را بر سر کار می گذاشتند، «لساربهم سیراً سُجُحاً» – «سُجُح» یعنی هموار – راه زندگی را بر مردم هموار می کرد. «لا یکلِمُ خُشاشه»؛ نمی گذاشت – به تعبیر من – اقتدار حکومت و روحیه ی حکومتگری اسلام اندکی به پیکر جامعه ی اسلامی زخم بزند؛ نمی گذاشت ذره یی آسیب ایجاد کند؛ کار را پیش می برد و از هر آسیبی هم جلوگیری می کرد. بهترین شکل حکومت کردن این است که حکومت به مردم زخم نزد؛ زندگی مردم را هم از لحاظ مادی و معنوی آباد کند. «ولا یکلّ سائرهُ و لا یُمُلّ راکبه و لاوردهم منهلا غیرا صافیا رویّا»؛ اینها را فاطمه ی زهرا آن روز فرمود. این واقعه بیست وپنج سال عقب افتاد؛ ولی بالاخره امت اسلامی جمع شدند و امیرالمؤمنین را سرِ کار آوردند.
برزگترین زن تاریخ بشر
زنهای مؤمن در جامعهی ما سعی کنند قدر زن ایرانىِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که خود را وسیلهیی برای جلب چشم مرد نمیداند و خود را بالاتر از این میداند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این میشمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنهی قلهیی میداند که در اوج آن، فاطمهیزهرا(س) – بزرگترین زن تاریخ بشر – قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچههای فراهم آمدهی تمدن غربی و روشهای توطئهآمیز آن، رو بگرداند و به آن بیاعتنایی کند.(۲۶/۱۰/۶۸)
تو سیده زنان تمام تاریخ هستی
از قول نبىّاکرم علیهوعلیآلهالصّلاهوالسّلام گفته شده است که به فاطمه زهرا فرمودند: «اما ترضی عن تکونی سیّده نساء العالمین»؛ تو سیّده و بانوی همه زنان جهان در طول تاریخ هستی. خودِ فاطمه زهرا سلاماللَّه علیها سؤال میکند: «فکیف مریم»؛ چگونه مریم سیّده نساء است، که در قرآن هم تصریح شده است؟ حضرت میفرمایند مریم سیّده زنان زمان خود بود و تو سیّده زنان همه تاریخ هستی.(۳۰/۷/۷۶)
فاطمه(س) معمای ناگشودهی معارف بشری
برای انسانهای کوچکی مثل من، خیلی دشوار است که بخواهند – ولو از دور – دربارهی آن عظمت سخن بگویند. ما یک چیز و یک خیال و یک تصویر و یک نقش در ذهنمان میگذرانیم. این کجا، و واقعیتها و حقیقتها – که بسی عظیمتر از ذهن ماست – کجا؟ واقعاً دختر پیامبر(ص)، معمای ناگشودهی ذهن بشر و معارف بشری است. همهی انسانها را یک طرف بگذارید، اولیا را هم در طرف دیگر بگذارید. با اینکه تعداد اولیا کم است، اما وزنهی آنها از همهی بشریت سنگینتر است. اگر ملاک وزانت و عظمت را معرفت و آگاهی از حقیقت عالم و نزدیکی به خدا – یعنی سرچشمهی همهی وجودها – بدانیم، یکی از اولیای خدا، از ماسوای همهی اولیا و از همهی وجود منهای اولیا، عظیمتر و وزینتر و باشکوهتر است.(۱۷/۱۰/۶۹)
صدّیق یعنی چه؟
صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقهی کبری نمیشد.(۵/۵/۸۴)
فرشته نجات انسانها در طول تاریخ
در بین همه انسانهای طول تاریخ، خدای متعال انتخاب میکند: «امتحنک اللَّه الّذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره». میدان، میدان امتحان است. میدان کارِ تصادفی نیست. میدان امتیاز دادنِ بیخودی نیست. خدای متعال بیخودی به کسی امتیاز نمیدهد. این جوهر، این اراده قوی، این عزم راسخ، این گذشت و فداکاری در فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها) کار را به آنجا میرساند که او سنگ الماسی میشود که همه این چرخها بر روی آن میچرخد. دشوارترین چرخها را باید بر روی سختترین پایهها و قاعدهها بچرخانند. این چرخ عظیم تاریخ اسلام و امتحانهای دشوار، در همان دوران کوتاه، بر روی دوش فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها) بود. خدا او را انتخاب کرد و او توانست بشریّت را نجات دهد. فاطمه زهرا(سلاماللَّهعلیها) فرشته نجات انسانها در طول تاریخ است. برای همین هم هست که ائمّه (علیهمالسّلام) اینقدر برای آن بزرگوار تکریم و حرمت قائلند و نسبت به او اظهار خشوع میکنند.(۱۹/۷/۷۷)