مسجد جامع شهرک محمّد بن جعفر طیّار(ع)

مسجد جامع شهرک محمّد بن جعفر طیّار(ع)

کانون فرهنگی هنری طیّار
مسجد جامع شهرک محمّد بن جعفر طیّار(ع)

مسجد جامع شهرک محمّد بن جعفر طیّار(ع)

کانون فرهنگی هنری طیّار

معرفی کتاب/بازگشت از نیمه راه

دعوتید به معرفی کتابی متفاوت از نویسنده ای نه چندان معروف یکی از پرفروش ترین کتاب های نمایشگاه امسال کتاب تهران کتابی که در نمایشگاه نایاب شد…

دزمهراب : «اسناد»٬ «اسرار» و «ناگفته‌های» تعداد قابل توجهی از منتقدان و مخالفان آیت الله علی خامنه‌ای و جمهوری اسلامی است. این کتاب که

«بازگشت از نیمه راه» نام دارد به بررسی جریان‌ها و زندگی‌نامه شخصیت‌هایی پرداخته که طی ۳۵ سال گذشته به منتقدان جدی رهبر جمهوری اسلامی تبدیل شده‌اند.
محمد خاتمی٬ میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی٬ یوسف صانعی٬ حسینعلی منتظری٬ عبدالکریم سروش و ده‌ها نفر دیگر از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی از جمله این افراد هستند.
چهل تدبیر» کتابی بود که سه چهار سال پیش بی‌سر و صدا منتشر شد اما بعد از مدتی خیلی صدا کرد. نویسنده جوان و تلاشگر آن کتاب چهل برهه حساس از انقلاب را به زبانی شیرین و با استناداتی قوی مورد بررسی قرار داده بود تا نقش رهبری امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب در این عرصه‌ها مشخص شود.

url

 

حالا علی الفت پور نویسنده همان کتاب با یک اثر شاخص دیگر با عنوان. «بازگشت از نیمه راه» باری دیگر در حوزه نشر فعال شده است؛ کتابی که باز هم بصورت ناشر مولف منتشر شده تا سخت کوشی این نویسنده در کنار عدم حمایت خیلی از نهادها از وی عیان باشد. روند دریافت مجوز این کتاب هم که با کارشکنی‌های فراوانی از سوی وزارت ارشاد همراه شده بود، خودداستان مفصلی است که بماند برای روزی که قرار شد از یک بام و دو هوای این وزارتخانه دولت تدبیر و امید در حوزه ممیزی حرف بزنیم.

«بازگشت از نیمه راه» شامل «اسناد»٬ «اسرار» و «ناگفته‌های» تعداد قابل توجهی از منتقدان و مخالفان آیت الله علی خامنه‌ای و جمهوری اسلامی است. این کتاب به بررسی جریان‌ها و زندگی‌نامه شخصیت‌هایی پرداخته که طی ۳۵ سال گذشته به منتقدان جدی رهبر جمهوری اسلامی تبدیل شده‌اند. محمد خاتمی٬ میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی٬ یوسف صانعی٬ حسینعلی منتظری٬ عبدالکریم سروش و ده‌ها نفر دیگر از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی از جمله این افراد هستند. در این کتاب بیش هزار و ۲۰۰ سند دیده می‌شود.»

 

علی الفت‌پور درباره این اثر در گفتگویی با بیان اینکه این اثر جریان‌شناسی مخالفت‌ها با رهبری و نظام جمهوری اسلامی ایران است، گفته بود: مشکل اساسی در تاریخ انقلاب این است که معمولا مسایل ریشه‌ای و بنیادینی را که باید صریح و شفاف به افکار عمومی بگوییم منعکس نمی‌کنیم؛ از این رو بسیاری از واقعیتها و مسایل به اسرار و ناگفتهها مبدل میشود، بر این اساس سعی کردم درباره افراد و حیثیت و فعالیت سیاسی‌شان مستنداتی جمع آوری شود، تا اگر قرار است افراد اعم از خواص و غیر آنها عمل سیاسیشان را  به برخی از استوانه‌های نظام گره بزنند بدانند که این افراد در تاریخ انقلاب چه کرده و چه گفته اند و درطول این مدت در کجا ایستاده اند و الان چه میگویند.

 

الفت‌پور با بیان اینکه عنوان شده کتاب به بررسی جریان‌ها و زندگی‌نامه شخصیت‌هایی پرداخته که طی ۳۵ سال گذشته به منتقدان جدی رهبر جمهوری اسلامی مبدل شده‌اند گفت: «این کتاب خط واقعه نگاری درباره ۳۲ نفر از کسانی­که رهبری برای آنها از واژه «انقلابیون پشیمان» استفاده میکند و ابتدا با انقلاب بوده و بعد از قافله انقلاب به دلایل مختلف جدا شده­اند را ترسیم میکند. لازم به ذکر است این اثر بیوگرافی نیست ولی وقایع در قالب تحلیل شخصیت و تایم لاین زندگی این شخصیت‌ها بیان شده است.

نویسنده این کتاب بیان کرد: «این ۳۲ نفر از اهمیت ویژه‌ای در تاریخ سیاسی ایران برخوردارند، از این رو حس کرده‌ام که باید به آنها پرداخته شود، ضمن اینکه این اثر جلد یک است و جلد دو این اثر هم در حال نگارش است.

 

الفت‌پور در کتاب قبلی‌اش هم توانسته بود با استفاده از طراحی و صفحه‌بندی جذاب و استفاده موفق از تصاویر کتاب را خواندنی و برای عموم خوانندگان قابل استفاده کند، اتفاقی که در این کتاب هم افتاده و باعث شده «بازگشت از نیمه‌راه» به همان اندازه خواندنی باشد.

همین امر در کنار موضوع جذاب و مهم آن باعث شده است تا یکی از پرفروشهای نمایشگاه امسال همین کتاب باشد.

در بخشی از این کتاب و درباره مهندس مهدی بازرگان آمده است:

بازرگان نامه‌ای به امام نوشت که با بسم الله شروع نشده بود. به جای انقلاب اسلامی هم از لفظ انقلاب ایران استفاده کرده بود. امام در جا نامه را پاره کردند و فرمودند: «بگویید به ایشان فلانی نامه را پاره کرد. چند بار من به شما بگویم که انقلاب، انقلاب اسلامی است. انقلاب در ایران کار نکرد. این اسلام بود که کار کرد.»

در بخش دیگری هم درباره هادی غفاری که در فتنه ۸۸ نقش فعالی داشت مطلب جالبی آمده است. کارخانه جوراب استارلایت که از جمله کارخانجات بزرگ و سودده در دوران رژیم شاهنشاهی در ایران بود، بعد از پیروزی انقلاب مصادره شد. میرحسین موسوی نخست وزیر وقت پس از این اقدام، آن را به هادی غفاری از دوستان نزدیک خود هدیه کرد تا انشاء الله درآمد آن، صرف ترویج فرهنگ اسلامی شود.

در کتاب «بازگشت از نیمه‌راه» مطلب جالبی درباره این کارخانه و سرنوشت آن آمده است:

هرچند غفاری پس از مدتی، بنای پشت کردن به ارزش‌های اولیه انقلاب و پیش گرفتن مشی ضدانقلاب داشت اما هرچه بود، حاضر به واگذاری جوراب آسیا به فرد دیگری نبود تا اینکه بر اثر سوء مدیریت وی و نزدیکانش، بالاخره این کارخانه بزرگ رو به زیان دهی نهاد و مدیران غیرمتخصص آن نیز تصمیم به تصفیه شرکت برای حل مشکلات گرفتند. مدیران کارخانه با تضییع حقوق کارگران، فضایی بسیار مسموم را در آن شرکت به وجود آورده به طوری که کارگران با هجوم به هادی غفاری چنان مضروبش ساختند که بسیاری از استخوان‌های بدنش دچار شکستگی شدید شد و چندین ماه بستری بود! سپس آگهی تصفیه این شرکت بزرگ که روزی خرج این افراد را به نام اقدامات فرهنگی می‌داد، در روزنامه‌های کثیر الانتشار به چاپ رسید.

غفاری با حداقل رساندن تولید جورابهای مشکی و اولویت بخشیدن به تولید جورابها و محصولات زنانه بدن‌نما –با انگیزه‌های سوداگرانه- عملا در مسیر شبیخون فرهنگی گام برداشت.

منبع: تارنماهای من و کتاب و فارس

علاقه مندان می توانند این کتاب ارزشمند را از فروشگاه وارثین تهیه نمایند.

نشانی: دزفول- خیابان امام خمینی شمالی- بالاتر از سبزقبا- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق

منبر دو دقیقه ای/با ساز خودت برقص

شنبه ها با یک منبر دو دقیقه ای همراه شما هستیم

شماره پنجم

موضوع : با ساز خودت برقص

موسیقی درونی یا موسیقی بیرونی ؟

دانلود (+)


menbar-dezmehrab

معرفی کتاب/نورالدین پسر ایران

نورالدین پسر ایران

خاطرات مردی که فکر می‌کرد کاری نکرده است

اصلاً فکر نمی‌کردم گفتن خاطرات در این زمان اهمیت داشته باشد. هنوز حرف خاطرات جنگ و مصاحبه‌ها مطرح نشده بود. واقعیت این است من هم مرتب درگیر عوارض مجروحیت‌هایم بودم، اما سال 1373 یک شب خواب دیدم آقای خامنه‌ای ورقه‌هایی در دست دارد که می‌خواند و گریه می‌کند. من هم در آن اتاق بودم. کسی گفت این‌ها خاطرات یک جانباز 70 درصد است که 80 ماه در جبهه‌ها بوده و باز می‌گوید که در مورد جنگ کاری نکرده‌ام ...



نورالدین پسر ایران» کتاب خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری شانزده ساله از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی که مانند دیگر رزمنده‌های نوجوان ایران با تلاش و زحمت فراوان رضایت والدین و مسئولین را برای اعزام به مناطق عملیاتی جلب کرد و از دی ماه 1359 -یعنی تنها سه ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی- به جبهه‌های نبرد با متجاوزان رفت. او حضور در گردان‌های خط‌‌شکن لشکر 31 عاشورا را به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهه‌های مختلف تجربه کرده و بارها مجروح شده است. نورالدین نزدیک به هشتاد ماه از دوران جنگ تحمیلی را علیرغم جراحات سنگین و شهادت برادر کوچک‌ترش سید صادق -در برابر چشمانش- در جبهه ماند و در عملیات‌های متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است.

* خاطرات سید نورالدین عافی
کتاب «نورالدین پسر ایران» که انتشارات سوره‌ی مهر آن را در آذر ماه 1390 منتشر کرده، ششصدمین کتاب دفتر ادبیات و هنر حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی در 23 سال فعالیت این دفتر به حساب می‌آید. خاطرات سید نورالدین عافی را ابتدا در سال 1373، آقای موسی غیور طی ۴۰ ساعت مصاحبه به زبان آذری ضبط کرد و خانم معصومه سپهری از سال 1383 کار پیاده‌سازی و تنظیم این مصاحبه‌ها را بر عهده‌ گرفت. ایشان برای فراهم آوردن این کتاب 700 صفحه‌ای شخصاً نیز چندین مصاحبه‌ی تکمیلی از صاحب خاطرات و همرزمان او گرفت.

سید نورالدین در بیان انگیزه‌اش برای بازگویی خاطرات جنگ در آخرین برگ خاطراتش چنین گفته است:
«اصلاً فکر نمی‌کردم گفتن خاطرات در این زمان اهمیت داشته باشد. هنوز حرف خاطرات جنگ و مصاحبه‌ها مطرح نشده بود. واقعیت این است من هم مرتب درگیر عوارض مجروحیت‌هایم بودم، اما سال 1373 یک شب خواب دیدم آقای خامنه‌ای ورقه‌هایی در دست دارد که می‌خواند و گریه می‌کند. من هم در آن اتاق بودم. کسی گفت این‌ها خاطرات یک جانباز 70 درصد است که 80 ماه در جبهه‌ها بوده و باز می‌گوید که در مورد جنگ کاری نکرده‌ام ... این خواب فکرم را مشغول کرده بود. احساس می‌کردم وظیفه‌ام در قبال آن‌چه در روزهای جنگ بر سر این مردم آمد، با گفتن این خاطره‌ها به سرانجام می‌رسد. بنابراین خاطرات هشت سال زندگی در متن جنگ را بازگفتم تا یاد آن لحظه‌های بی‌نظیر برای همیشه زنده بماند.» (ص 632)

روایت خاطرات سید نورالدین، سخت شیرین و خواندنی است. تلاش نویسنده برای حفظ ملاحت و طنز مستتر در کلام نورالدین نیز قابل توجه و شایان تحسین است. برای نمونه روایت صحنه‌ی اولین جراحت نورالدین در جبهه‌ی کردستان را که منجر به دو ماه بستری شدن او در بیمارستان شده مرور کنید:

«داد زدم: نزن. و گلوله را بغل کردم تا از مسیر آتش عقبه بردارم، اما فندرسکی که دستش را روی گوشش گذاشته بود، با فشار زانویش توپ را شلیک کرد ... شلیک توپ همان و به هوا رفتن من همان! سرعت و فشار آتش عقبه مرا مثل توپ سبکی به هوا پرتاب کرد ... هیچ چیز از آن ثانیه‌های عجیب به یاد ندارم ... فقط یادم هست محکم به زمین افتادم در حالی که گردنم لای پاهایم گیر کرده بود! بوی عجیبی دماغم را پُر کرده بود. مخلوطی از بوی گوشت سوخته، باروت، خون و خاک ... به‌تدریج صدای فریاد فندرسکی و دیگران هم به گوشم رسید. گریه می‌کردند، داد می‌زدند ... من تلاش می‌کردم سرم را از بین پاهایم خارج کنم، ولی نمی‌شد ... احساس می‌کردم مثل یک توپ گرد شده‌ام و اصلاً تحمل آن وضع را نداشتم. ناله می‌کردم: گردنم را بکشید بیرون ... اما این کار دقایقی طول کشید. وقتی سرم از آن حالت فشار خارج شد، دیدم همه گوشت‌های تنم دارند می‌ریزند. هیچ لباسی بر تنم نمانده بود. حتی نارنجک‌ها و خشاب‌هایی که به کمرم داشتم، ناپدید و شاید پودر شده بودند. بچه‌ها به سر و صورتشان می‌زدند و گریه می‌کردند. من از لحظاتی قبل شهادتین می‌گفتم، اما هیچ ناله‌ای از من بلند نبود. از بچگی همین طور بودم.» (ص 86)

* فرزند ایران بودن
کتاب «نورالدین پسر ایران» اگرچه به خاطرات یک نوجوان خطه‌ی آذربایجان پرداخته است، اما در جای جای کتاب ویژگی‌های «فرزند ایران بودن» نورالدین کاملاً پیدا است؛ ویژگی‌هایی چون صفا و صمیمیت، صداقت و صراحت، سادگی و بی‌تکلفی‌، سر نترس داشتن و شهادت‌طلبی که به‌خوبی هم تصویر شده است. این‌ها خُلقیات و صفات تمام فرزندان ایران بود که در جبهه‌های نبرد حاضر بودند.

برای ورود به کتاب، حتی بد نیست که از مرور عکس‌های آخر کتاب شروع کنیم. عکس‌های نورالدین و هم‌رزمانش که به ترتیب زمان و تاریخ عکس‌ها پشت سر هم چیده شده‌اند، همه‌ی ماجرای نورالدین از آغاز تا کنون را مانند یک سرآغاز و یک روایت بصری بازگو می‌کنند. پس از آن باید سراغ متن کتاب رفت که بسیار روان و شیوا و ضمناً متعهد به استناد و حتی لحن صاحب خاطرات، روایت شده است.

نورالدین پسر ایران» کتاب خاطرات کسی است که بی‌تعارف و بدون تردید، هشت سال در متن جنگ زندگی کرده و امروز برای ماندگاری آن لحظه‌های بی‌نظیر از خاطراتش گفته است. پس اگر می‌خواهیم کمی و فقط کمی در متن هشت سال جنگ زندگی کنیم و اندکی بدانیم که آن لحظه‌های بی‌نظیر چیست که نورالدین و دیگر پسران ایران‌زمین دیده‌اند، باید کتاب را بخوانیم؛ انشاالله.

منبر دو دقیقه ای/چرا بچه های ما بی حوصله اند؟

واحد رسانه ای طیار: چهارشنبه ها با یک منبر دو دقیقه ای همراه شما هستیم

شماره چهارم:

چرا بچه های ما بی حوصله اند؟

دانلود (+)

استقبال با شکوه مردم شهرک محمّد بن جعفر طیار(ع) از شهید غواص،عبدالامیر رمی

واحد رسانه ای طیار:مراسم استقبال از شهید غواص ،خط‎شکن آسمانی شهید عبدالامیر رمی در ورود به شهرستان دزفول ،در آستانه متبرکه حضرت محمّد بن جعفر طیار(ع) و شهرک محمد بن جعفر طیار(ع) غروب دوشنبه ۱۹ مرداد برگزار شد.

غروب امروز مردم ولایت مدار وشهید پرور شهرک محمد بن جعفر طیار(ع) و منطقه با استقبالی باشکوه پذیرای شهید عبدالامیر رمی بودند.بعد از زیارت حضرت محمد بن جعفر طیار(ع) کاراون شهید رمی با حرکت در سطح شهرک محمد بن جعفر طیار(ع) و معطر کردن کوچه و خیابان های به نام و یاد شهیدان، وارد مسجد جامع شد. و مراسم عزاداری و وداع با شهید والا مقام عبدالامیر رمی تا هنگام اذان مغرب و عشاء ادامه داشت.

DSC09120


DSC09115


DSC08066


DSC09151


DSC09159


DSC09181


DSC09217


DSC09226


اخرین سروده شاعر توانمند برادر محمد حسینی/آمدی کوچه هامان معطر شد،دزفول قهرمان،قهرمان تر شد

به گزارش واحد رسانه ای طیار به نقل از دزمهراب شاعران دزفولی با سروده های زیبایشان به مناسبت ورود شهدای غواص به شهرمان پرداخته اند. در ادامه سروده شاعر جوان شهرستان دزفول و کشورمان کربلایی محمد حسینی آمده است که در جدیدترین سروده خود را به شهید تازه شناسایی شده، شهید عبدالامیر رمی تقدیم نموده است.


از یمن آمدنت               کوچه عطر آگین شده

لحظه لحظه های ما       همراهت شیرین شده

می آید عطر خوشبوی اقاقی      مانده دو سه استخوان از تو باقی

تابوتت سبک اما    داغ مرگت سنگین است

آمدی تا بگویی     رسم آزادی این است

وارث خون سرخ گل لاله    خوش آمدی غواص هجده ساله

نمی رود یادتان         از خاطرمان دمی

خوش آمدی به اینجا    عبدالامیر رمی

آمدی کوچه هامان معطر شد     دزفول قهرمان،قهرمان تر شد

آمدی عصر ما را      عصر عاشورا کردی

صد و اندی ستاره   با خودت پیدا کردی

ما زنده هستیم از خون شهیدان    شرمنده هستیم از خون شهیدان

 http://s3.picofile.com/file/8205537934/20140105_202357.jpg


همه به استقبال می آییم

مراسم استقبال از شهید آسمانی عبدالامیر رمی
امروز ساعت 19 از درب آستانه تا مسجد جامع شهرک محمد بن جعفر طیار(ع) تا  هنگام نماز مغرب و عشاء

نماز وحدت مساجد ویژه خواهران و برادران در مسجد جامع برگزار می گردد.

شهرک بن جعفر

استقبال مردم دزفول از ۳۸ شهید غواص و گمنام

واحد رسانه ای طیار : مراسم استقبال از شهدای غواص خط‎شکن در شهرستان دزفول ، صبح شنبه ۱۷ مرداد برگزار شد. همچنین مراسم استقبال از شهید تازه تفحص شده، شهید آسمانی عبدالامیر رمی روز دوشنبه ساعت 19 در آستانه محمد بن جعفر طیار(ع) و شهرک محمّد بن جعفر طیار(ع) برگزار خواهد گردید.

 

IMG-20150808-WA0020


IMG-20150808-WA0018


IMG-20150808-WA0016


IMG-20150808-WA0015


IMG-20150808-WA0014


IMG-20150808-WA0013


IMG-20150808-WA0012


IMG_5762


IMG_5761


IMG_5738


IMG_5733


IMG_5726


IMG_5692


IMG_5670


IMG_5664


IMG_5641


IMG_5632

سوگواره صادق آل محمّد(ص)/هیات هفتگی رهروان شهدا

واحد رسانه ای طیار: مراسم سوگواره صادق آل محمّد(ص) برگزار می گردد:

مراسم هفتگی هیأت رهروان شهدا:

یکشنبه 18 مرداد- ساعت 22- مسجد جامع شهرک محمّد بن جعفر طیار(ع)

 مراسم استقبال از شهید غواص،شهید عبدالامیر رمی:

دوشنبه 19 مرداد- ساعت 20 -مسجد جامع شهرک محمّد بن جعفر طیار(ع)


مداحان اهل بیت:

کربلایی مرتضی شرفی

کربلایی حسین بلیوند


http://s3.picofile.com/file/8204519400/18_mordad.jpg


http://s6.picofile.com/file/8204497192/_1.jpg

معرفی کتاب/من زنده ام

کتاب "من زنده ام" خاطرات دوران چهار ساله‌ی اسارت معصومه آباد در زندان‌های رژیم بعث صدام است. این کتاب در رابطه با اسارت و بخشی از خاطرات نانوشته 4 بانوی اسیر ایرانی به نگارش در آمده تا گویای وضعیت زنان اسیر در زندان های رژیم بعث عراق، و همچنین عفت و حیای آنان در دوران هشت سال دفاع مقدس باشد.

معصومه آباد، در زمان اسارت هفده ساله بوده است، در روزهای ابتدایی حمله عراق تعدادی از ایتام جنگ زده را به شیراز برده بود تا آن ها را از صحنه جنگ دور کند و هنگام برگشتن ناگهان اسیر می‌شود و به همین جهت وی در کتابش، بیشتر روزهای نخست جنگ هشت ساله را ترسیم می کند.

عنوان کتاب که بر روی جلد چاپ شده، دستخط خود معصومه آباد است. روزی که  وی را به اسارت می بردند برای این که خانواده اش را از وضعیت خود باخبر کند، نوشته بود: «من زنده‌ام. معصومه آباد».

این کتاب دارای هشت فصل است، فصل اول و دوم کتاب باعنوان های کودکی و نوجوانی، شرح حال راوی کتاب از کودکی تا دوره ی نوجوانی اش است، فصل سوم با عنوان انقلاب، شرایط زمانی و مکانی و اتفاقاتی که در آن دوره رخ داده بود و بر روی نویسنده کتاب تاثیر گذاشته بود، توضیح داده شده است و مخاطب را با زندگی مردم در آن زمان آشنا می کند.

 از فصل چهارم به بعد، آغاز جنگ و تحولاتی که در آن زمان رخ داده است به زیبایی، تصویر کشیده شده است و به علت این که نویسنده کتاب، در اوایل جنگ به اسارت گرفته شده است، وقایع جنگ را تا زمانی که در منطقه حضور داشته شرح داده است.

در فصل پنجم با عنوان زندان الرشید بغداد، روایت هایی را از چگونگی برخورد عراقی ها با اسیران ایرانی بیان کرده است. نویسنده در کتاب متذکر شده است که نتوانسته تمام جملات تحقیرآمیز و شرم‌آوری که در طول اسارت از زبان بعثی‌ها شنیده است را نقل کند اما هرآنچه در کتاب آمده، به اندازه کافی گویای شرایط آن روزهای سخت هست.

فصل ششم با عنوان انتظار، به انتظار خانواده  نویسنده اختصاص داده شده است.4 سال دوری از دختر خانواده و تمام سختی هایی که پدر و مادر و خواهران و برادران وی در طی این مدت کشیده اند به خوبی توصیف شده است.

فصل هفتم با عنوان اردوگاه موصل و عنبر، در رابطه با نویسنده و زندگی او در زندان های موصل و عنبر است. بیان فعالیت های معصومه آباد و زنان دیگر در این زندان ها و همکاری اسرای مرد با آنها و همچنین برخورد نظامیان بعثی با آنها از جمله مباحثی است که در این فصل به آنها پرداخته شده است.

فصل هشتم با عنوان عکس و اسناد می باشد.

یکی از ویژگی های این کتاب وجود وقایع و رخدادهای زیادی است که مخاطب را جذب خود می کند، در بیان این وقایع، لحن اثر پا به پای احوال نویسنده و عرصه‌های مختلفی که تجربه می‌کند پیش می‌رود. زمان خواندن کتاب "من زنده ام" دو احساس «اندوه و غم» و «عزت و افتخار» در مخاطب ایجاد می شود.

 

حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب در تقریظی که در تاریخ 5/ 7/ 92 بر کتاب "من زنده ام" داشته اند، فرموده اند:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کتاب را با احساس دوگانه‌ی اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده‌ی اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائیها و زشتیها و رنجها و شادیها آفرین گفتم. گنجینه‌ی یادها و خاطره‌های مجاهدان و آزادگان، ذخیره‌ی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی‌ها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و حافظه‌ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن.

این نیز از نوشته‌هائی است که ترجمه‌اش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم.

5/7/92