به گزارش واحد رسانه ای طیار ، مداح انقلابی کربلایی مرتضی شرفی در مراسم هفته گذشته هیات "رهروان شهدا"، مسجد جامع شهرک محمّدبن جعفر طیار(ع) نوحه ای در مناجات با امام زمان(عج) و در حمایت از مظلومان یمن و محکومیت جنایات آل سعود اجرا کردند.فایل صوتی و متن شعر این مداحی در ادامه قابل دریافت است.
دریافت فایل صوتی:
متن شعر:
سلام ای دلبر خیمه نشینم،سلام ای مقتدای مهجبینم
ز مهر روی تو نور قمر ها،سلام ای یار غائب از نظر ها
زنم از جان و دل هر دم صدایت،عزیز فاطمه جانم فدایت
دوباره دل شده دریای غمها،بیا یبن الحسن مهدی زهرا
بیا تا دیده ی گریان ببینی،بیا تا اشک مظلومان ببینی
کبوتر های غم بر بام باشد،غم ما غربت اسلام باشد
به قلب عالمی زخم یهود است،که ننگ مسلمین آل سعود است
رژیمی که بُوَد ظُلمت کلامش،شده کودک کشی رسم و مرامش
به اسلام و به ایمان حمله کردند،به نام دین به قرآن حمله کردند
جهان غرق بلا شد یابن الزهرا،یمن کرببلا شد یابن الزهرا
دل عالَم ز شور فتنه غوغاست،ببین کعبه اسیر بولهب هاست
بیا تا اُمّتت دلشاد گردد،حرم از چنگشان آزاد گردد
اگر چه زیر بار غم نشستیم،به فرمانت همه آماده هستیم
ببین ما دشمن ننگیم مولا،همه آماده ی جنگیم مولا
بده فرمان که از ایثار و غیرت،دوباره زنده گردد یاد همّت
بده فرمان که در وادی ایمان،دوباره زنده گردد یاد چمران
ولایت آبروی ماست آقا،شهادت آرزوی ماست آقا
به ذکر یا حسین و عشق حیدر،همه هستیم سربازان رهبر
عنایت کن بر این دلهای خسته،به حقّ مادر پهلو شکسته
دعا کن تا شود دلها خدایی،به حقّ آن شهید کربلایی
به حقّ جان و هم جانان زینب،به نیزه قاری قرآن زینب
شماره هفتم
موضوع : دعایی که منافقانه است
روایت داریم اگر همیشه در جمع دعا بخوانی، منافق از دنیا می روی!
زمان : ۳ دقیقه ۵۸ ثانیه
ستاد برگزاری سومین یادواره شهدای پایگاه مقاومت بسیج حضرت محمّد بن جعفر طیار(ع) و تجلیل از شهدای مدافع حرم:
یکشنبه ها/ معرفی شهدای مدافع حرم
به گزارش واحد رسانه ای طیار به نقل از عروج ؛ در حاشیه دیدارهای روزانه ، چند دقیقه ای خانواده شهید سید تقوی فر به حضور رهبر انقلاب مشرف شدند .
به نقل از همسر شهید ، حضرت آیت الله خامنه ای خطاب به خانواده شهید تقوی فر فرمودند :
خاطره اول :
کار ستادی و پشت میز نشینی را دوست نداشت مدام در بیایان ها بود و به دنبال کارهای سخت می گشت. قبل ازجنگ که قائله خلق عرب در خوزستان شکل گرفت یکی از مسئولین مبارزه با خلق عرب شد. آن روزها خلق عرب سبب بمب گذاری و آتش زدن لوله های نفت خوزستان می شدند و همیشه به دنبال شناسایی و دستگیری عوامل ناامنی ها می گشت. کاملا با فرهنگ مردم خوزستان آشنایی داشت و توانسته بود ستون پنجم دشمن که از عوامل نفوذی صدام می شدند را بشناسد تا عوامل را روستا به روستا و شهر به شهر دستگیر کند. شب و روز خود را برای مبارزه با این ضد انقلاب ها گذاشته بود.
کمتر کسی چنین روحیه ای را تا ۳۸ سال بعد از جنگ حفظ کرده است. واقعا تا روز شهادت رفتار، اخلاق، منش شهید تقوی ذره ای تغییر نکرده بود. خیلی ها این چند ساله در رفتار و اعتقادات متزلل شدند ولی شهید تقوی مثل همان روزهای اول جنگ عاشق رهبر و امام و ولایت باقی ماند.
چند ماه قبل به دیدنم آمد. اخلاص و ساده زیستی اش عوض نشده بود. یک سالی می شد که بازنشسته شده بود. می گفت دوست ندارم از سپاه بروم.
***
خاطره دوم :
حمید واسطه آشنایی با همسرم شد
سال ۵۸ بعد از ورود به سپاه اهواز با حمید آشنا شدم و از کسانی بود که باعث آشنایی من و همسرم برای ازدواج شد.یک بار به من پیشنهاد داد که چرا ازدواج نمی کنی؟
گفتم موقعیتش هنوز جور نشده. خودش و خانمش موقعیتی را به وجود آوردند تا با یکی از دوستان خانم شهید تقوی فر در همان بسیج اهواز آشنا شوم و سال ۵۹ با توافقاتی که انجام شد ازدواج کردم و انصافا شهید تقوی و همسرش برایمان سنگ تمام گذاشتند.
به همین دلیل از همان روزهای اول آشنایی با شهید تقوی فر در کنار محیط کار رابطه خانوادگی هم داشتیم.
زندگی شهید تقوی به دو دوران تقسیم میشد. با
شروع جنگ در محور حمیدیه، بستان ، سوسنگرد و هویزه مشغول نبرد شد. بیشتر
با شهید هاشمی و باقری در ارتباط بود.
(خاطره یکی از دوستان شهید تقوی فر)
***
خاطره سوم :
حاج حمید قبل رفتن به دوستاش گفته بریم عراق شهید بشیم
وگرنه میمونیم ی سال دیگه با ی سکته ای قندی چیزی میمیریم
حیفیم اگه شهید نشیم
روحش شاد
شهادت ، مرگ انسانهای زیرک و هشیار است که نمیگذارند این جان ، مفت از دستشان برود و در مقابل ، چیزی عایدشان نشود
امام خامنه ای
***
خاطره چهارم :
حاج حمید ما کجا شما کجا
دلم گرفته حاجی
از زبون راوی تعریف میکنم
ی روز قبل عملیات بهم گفت سید بمون با هم فردا شربت شهادت رو بخوریم
گفتم ن حاجی باید برگردم دستور اومده
گفت باشه ولی این خرما رو بگیر که دیگه من رو نمیبینی
یا ی خاطره دیگه قرار بود جمعه عملیات بشه دستور اومد بشه شنبه
حاجی اعتراض کرده بهش گفتم بابا مگه چی شده؟
گفته شهادتم ی روز عقب میفته
***
خاطره پنجم :
به نقل از همسر شهید:
اواخر شهریور ماه سال ۱۳۹۳درمسیرسفر به مشهد مقدس با خودرو شخصی به اتفاق اعضاء خانواده بودیم،
شهید گفت:
بچه ها موقعه نهار شده ، اگر پارک یا جای سرسبز ، سایه درختی که به نظرتون مناسب بود بگین تا نگه دارم…
بچه ها وقتی دیدن به محل مورد نظر رسیدند گفتند: بابا جون نگه دار…
بعدهم زیراندازی پهن کردن و سفره انداختن
همه ما کنار سفره نشستیم که غذا بخوریم
صداش کردم و گفتم حاج حمید چیکار میکنی؟ بیا ناهار بخور…
دیدیم شهید کنار جوی آب نشسته و داخل جوی آب رو تمیز میکنه!!!
حاج حمید گفت: جوی آب بخاطر مقداری زباله بند آمده و آب براحتی جریان نداره…
بهتره تمیزش کنم تا جریان آب روان بشه و مسافرین که میان میشینن استفاده کنند…
الان چند سالی است که کتابهایی دربارهی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و میخوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهای صادقانه است- این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکاندهنده است. آدم میبیند این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید.
رهبر معظم انقلاب
به گزارش واحد رسانه ای کانون فرهنگی هنری طیار، به همت پایگاه مقاومت بسیج محمد بن جعفر طیار(ع) و کانون فرهنگی هنری طیار مسجد جامع در روز میلاد امام رضا(ع) ایستگاه صلواتی ، درب مسجد جامع شهرک محمد بن جعفر طیار(ع) برگزار گردید:
شماره ششم
موضوع : تغییر ذائقه ها
زمان : ۲:۵۴ دقیقه