پنجمین همایش عشر عاشورایی خیمه گاه آفتاب با حضور شاعر برجسته کشوری “حامد عسکری” و شعرای برجسته استان خوزستان برگزار گردید.
به گزارش واحد رسانه ای طیار،به مناسب فرا رسیدن ایام محرم به همت موسسه فرهنگی عاشورایی خیمه گاه آفتاب پنجمین همایش شعر عاشورایی خیمه گاه آفتاب با حضور شاعر برجسته ی کشوری “حامد عسکری” و شعرای برجسته استان خوزستان در شب سوم ماه محرم،جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۲۰ در مسجد جامع شهرک محمد بن جعفر طیار(ع) برگزار گردید.
در این مراسم معنوی که با استقبال عزداران حسینی و شاعران شهرک محمد بن جعفر طیار(ع) و شهرستان دزفول قرار گرفت شاعران آقایان مصطفی درخشانی فرد(دزفول) حسن لملیکی زاده (دزفول) هوشنگ دیناورند (شهرستان شوش) ایزدی (شوش) شاهرخ آهمه (دزفول) یه شعر خوانی پرداختند. همچنین در پایان مهمان ویژه پنجمین همایش شعر عاشورایی خیمه گاه آفتاب استاد حامد عسکری به شعر خوانی پرداختند که بسیار مورد استقال حضار قرار گرفت.
گفت: در میزنند مهمان است
گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است
مزن این خانه مسلمان است
... مادرم رفت پشت در، اما...
گفت: آرام ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضهای به پا داریم
پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر،اما
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد
گفت: یک روز یک نفر اما...مرهم زخم علی مرتضی در کوچه ها!
خواهد آمد..
به نام عشق
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد وغبار
قبلا این صحنه را...نمی دانم
در من انگار می شود تکرار
آه سردی کشید،حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت:آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر،گریه نکن
مرد گریه نمی کند پسرم
چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بی تفاوت ما
ناله هایش فقط تماشا شد
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن ! این صدای روضهء کیست
طرف کوچه رفتم و دیدم
در ودیوار خانه ای مشکی است
با خودم فکر می کنم حالا
کوچه ء ما چقدر تاریک است
گریه،مادر،دوشنبه،در،کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است...
سید حمید رضا برقعی
واحد ادبی کانون فرهنگی هنری طیار مسجد جامع شهرک محمد بن جعفر طیار(ع)
ستاد برگزاری شب شعر عاشورایی طوفان واژه ها
حضرت زهرا(س)-شهادت
من میروم دگر ز کنارت پسر عمو
دیدار ما به روز قیامت پسر عمو
من می روم و مونس شب هات می شود
یک چاه و قبر مخفی و غربت پسر عمو
من حاضرم قسم بخورم که ندیده ام
از تو به غیر مهر و محبت پسر عمو
دنیای تو مگر که به آخر رسیده است
برخیز، جان من به فدایت پسر عمو
چشمت کجاست قطرۀ اشکی به من بده
می خواهمش برای شفاعت پسر عمو
گریه مکن فدای سرت هرچه شد، زیاد...
...کاری نبود عمق جراحت پسر عمو
شرمنده ام غلاف عدو دست من برید
بر دوش مانده بارِ خجالت پسر عمو
واحد ادبی کانون فرهنگی هنری طیار مسجد جامع -ستاد برگزاری شب شعر عاشورایی طوفان واژه ها
طوفان واژه ها اینک دیگر متعلق به شهرک محمد بن جعفر طیار یا شهرستان دزفول یا استان خوزستان تنها نیست بلکه حرکتی فرهنگی در سطح کشور است..
شاعران برجسته ی همدان و رشت و .. بسیار نقاط در این حرکت عظیم شریک هستند. ...
http://iqna.ir/fa/News/1310397
http://tnews.ir/khabar/1C9E18735068.html
http://www.khoozna.com/telex-30364.html
http://www.honardez.ir/?p=8458
و تشکر از همه عزیرانی که در این حرکت عظیم حسینی مشارکت داشته اند به امید هرچه باشکوه تر برگزار شدن این حرکت عظیم حسینی...
فایل سخنرانی دکتر محمد رضا سنگری در محرم 1392 در مسجد جامع شهرک محمد بن جعفر طیار(ع)
دانلود
گروه مستند سازی کانون های فرهنگی مساجد و پایگاه مقاومت بسیج
و موسسه فرهنگی عاشورایی خیمه گاه آفتاب
شهرک محمد بن جعفر طیار(ع)
متن ترانه :
سلام آقا بازم این دل بی قراره
دوباره چشم ها شوق بارون داره
سلام آقا باز اومدم دست خالی
من و دل ، این دله حالی به حالی
کنار خیمه ات میشینم تا میتونم
منو هم مثه حر میبخشی میدونم
کجا رو دارم برم
به جز این حرم
نه دیگه نمی افته هوای عشقت از سرم
دلتنگم اقا جون
دلتنگ دلتنگم….
با پای پیاده ، زدم به جاده
کوله بارم ، غــــــم …
کار عشقه ، آره
این عشقه بی پروا
که گذشتن از سر ، شد سرگذشت ما
کار عشقه ، این شور ، این شور هر ساله
کار عشقه این دشت ، این دشت پر ناله
بی تو میگشتم من ، منزل به منزل
حرم تو اینجاست ، اینجا تو این دل
سرمو بالا میگیرم تو دنیا
تو عزیزم کردی میدونم آقا
تو نشونم دادی راه و میدونم
به تو این عشق دلخواه رو مدیونم
دلتنگم اقا جون
دلتنگ دلتنگم….
با پای پیاده ، زدم به جاده
کوله بارم ، غــــــم …