به گزارش واحد سانه ای طیار به نقل از دزمهراب ،اداره اوقاف و امور خیریه ی شهرستان دزفول در روز یکشنبه مورخ ۱۷ خرداد ، اقدام به عملیاتی کرد که جای سوالات بسیاری را باقی گذاشت؟
در روز یکشنبه صبح، اداره اوقاف شهرستان دزفول قصد داشت میلگرد هایی را چهار سال پیش برای احداث نمازخانه ی آستانه حضرت محمد بن جعفر طیار(ع) توسط هیئت امنای آستانه خریداری شده بود و چهار سال بدون اقدام دیگری در صحن حرم محمد بن جعفر طیار(ع) بر زمین مانده بودند. بدون هماهنگی با هیئت امنای بقعه جهت فروش و استفاده در ساخت یکی دیگر از بقاع شهرستان دزفول از آستانه محمد بن جعفر طیار(ع) خارج کنند. و به معنای دیگر رویای ساخت نمازخانه ای در شأن زائرین این آستانه متبرکه را کاملا از بین ببرند.
این امر باعث شد مجاورین و زائرین حرم حضرت محمد بن جعفر طیار(ع) که سالهاست به اداره اوقاف شهرستان دزفول برای کم کاری ها صورت گرفته برای این آستانه متبرکه ، ابهامات مالی پیش آماده مربوط به ۴۰ هکتار زمین زراعی و باغات مرکبات در بهترین شرایط آب و خاک متعلق به بقعه ، مسائل فرهنگی و… انتقاد فراوان داشته اند.و اداره ی اوقاف هیچگاه پاسخ گویی این انتقادات نبوده. از حمل و خارج کردن میلگرد ها از محیط آستانه حضرت محمد بن جعفر طیار(ع) جلوگیری کنند.
و اما سؤالی که شاید عده ای از زائرین و شهروندان گرامی در ذهن دارند ، نحوه هزینه کرد و درآمد این بقعه متبرکه می باشد ؟ و شفاف سازی نسبت به ابهامات مالی پیش آمده است؟ و اینکه چرا پس از ۴ سال که طرح ساخت نمازخانه و حسینیه این بقعه تصویب میشود ، هیچ اقدامی صورت نمی گیرد و این طرح تصویبی اجرایی نمی شود . و حالا بعد از ۴ سال اداره اوقاف تصمیم می گیرد میلگرد هایی را هم که توسط هیئت امنای بقعه خریداری شده بدون هماهنگی برای فروش و استفاده در بقاع دیگر شهرستان از آستانه خارج کند؟
انتظار هست اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان دزفول و مدیر کل اوقاف استان خوزستان با توجه به مشکلات پیش آماده سریعا به این مسئله رسیدگی کنند. و دل شهروندان، اهالی منطقه ، زائرین و مجاورین بقعه متبرکه حضرت محمد بن جعفر طیار(ع) را به دست آورند.
واحد رسانه ای طیار: آخرین ویرایش نرم افزار اندروید"مسجد جامع" ارائه شد.
در ویرایش جدید این نرم افزار ،محیط و فضای نرم افزار مقداری تفاوت کرده و لوگوی نرم افزار نیز جهت زیبایی تغییر کرده ، همچنین ظرفیت آرشیو مطالب نیز افزایش پیدا کرده است.
طرح نوشت : چقدر روزهای شکوهمندی شده … انگاری همه یک ملت شده ایم در برابر کل دنیا … دیگر افغانی و عراقی و ایرانی وغیره ندارد … همه یک لشکر شده ایم در برابر نوادگان ابن زیاد! این طرح تقدیم به شهدای مظلوم و گمنام افغانی که خیلی ها نمی گذاشتند نامی از آنها برده شود اما شد …
پانوشت : آخرین صدای ضبط شده توسط یکی از بچه های افغانی که دقایقی قبل از شهادت اوست، گوش کنید.
نزدیک شدن به پایان سال و حضور در آستانه بهاری که به عطر و یاد «مادر» عجین شده است، بهانه خوبی است تا با این روحانی انقلابی، پرسش و پاسخی متناسب با این حال و هوا داشته باشیم. آنچه پیش رو دارید، سؤال و جواب کوتاه و البته متفاوت با حجّت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان است:
اخبار یمن خوشحال کننده ترین و پررویی آمریکاییها ناراحت کننده ترین اخبار بود. آمریکاییها مدّتی است در فضای سیاسی بین الملل وقیحانه تر اظهارنظر میکنند، در حالیکه بیشتر از سالهای قبل در موضع ضعف قرار دارند. اینکه دشمن شما در اوج ضعف به شما که در اوج قدرت هستید جرأت گستاخی پیدا کند خیلی ناراحت کننده است. این ناراحتی، تنها برای ما نیست بلکه تمام دردمندان و مظلومان جهان که تنها امیدشان اقتدار ایران اسلامی است ناراحت میشوند.
ملّت ما عاشق مبارزه با صهیونیزم است.
بنده ایّام عید را به قم و مشهد مقدس مشرف خواهم شد. اساساً ایّام عید بهترین جا برای ما، حرم اهل بیت علیهم السلام است که حکم خانۀ پدری را برای ما دارد. بعضی از سالها هم سری به مناطق دفاع مقدس میزنیم که مقتل شهداست و بسیار انرژی بخش و نور آفرین است ولی امسال به دلیل جلسات فاطمیه توفیق پیدا نکردیم.
عید نوروز با عزاداری برای حضرت زهرا سلام الله علیه منافات ندارد. جدا از اینکه مردم فرصت بیشتری برای شرکت در مجالس اهل بیت (ع) پیدا میکنند، اساساً محافل عزاداریهای ما آنچنان که برخی تصور میکنند ماتمکده نیست، انسان در عزاداری اهل بیت (ع) نشاط پیدا میکند؛ نشاطی که در تفریحاتِ رایج نیست. پس اگر نشاط لازمۀ عید است، نشاط برآمده از محبّت اهل بیت (ع) زیباترین نشاط است.
دیگر ویژگیهای برجستۀ عید نوروز، صلۀ رحم و مسافرت است که این هردو مطلقاً با ایّام فاطمیه منافات ندارند. ضمن آنکه مگر چند روز از ایّام نوروز مقارن ایّام فاطمیه است. امیدوارم کسی در ایّام عید داغدار نشود و در سوگ نزدیکان خود نباشد وگرنه سوگ اهل بیت (ع) مغایرتی با نوروز ندارد.
امیدوارم مردم در این سال فاطمی، موجبات رضایت و خوشحالی حضرت فاطمه (س) را با دفاع هوشمندانه از حقّ فراهم کنند و خداوند متعّال هم به برکت آن حضرت، نعماتش را بر امّت اسلامی روزافزون فرماید.
این نامگذاریها در واقع بیان راهبردهایی برای پیشرفت جامعه است. اگر مسئولین و مردم کارهای خود را ذیل این راهبردها برنامه ریزی کنند در پیشرفت مملکت تحولات خوبی رخ خواهد داد. شهید شاطری هر سال برنامه های خود را در اوّل سال متناسب با نامگذاری حضرت آقا تنظیم میکردند و به همین دلیل برکت و موفقیت فراوانی در کار او وجود داشت.
دیدگاه دنیای استکباری به زن و آزادی زن
دنیاى
استکبارىِ سرشار از جاهلیّت، در اشتباه است که خیال مىکند ارزش و اعتبار
زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشمهاى هرزه به او نگاه
کنند و از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند. بساط آنچیزى که امروز
بهعنوان «آزادى زن» در دنیا و از سوى فرهنگ منحطّ غربى پهنشدهاست،
برپایه این است که زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسى
ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسیله التذاذ مردان شوند. این،
آزادى زن است؟ کسانى که در دنیاى جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربى ادّعا
مىکنند طرفدار حقوق بشرند، در حقیقت ستمگران به زن هستند. زن را به چشم یک
انسان والا نگاه کنید، تا معلوم شود که تکامل و حق او و آزادى او چیست. زن
را به عنوان موجودى که مىتواند مایهاى براى صلاح جامعه با پرورش
انسانهاى والا شود نگاهکنید، تا معلوم شود که حقّ زن چیست و آزادى او
چگونه است. زن را به چشم آن عنصر اصلى تشکیل خانواده در نظر بگیرید؛ که
خانواده اگرچه از مرد و زن تشکیل مىشود و هر دو در تشکیل خانواده و
موجودیت آن مؤثّرند، اما آسایش فضاى خانواده، آرامش و سکونتى که در فضاى
خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاهکنند تا
معلوم شود که او چگونه کمال پیدامىکند و حقوقش در چیست.
از روزى که
اروپاییها، صنایع جدید را به وجود آوردند - در اوایل قرن نوزدهم که
سرمایه داران غربى کارخانه هاى بزرگ را اختراع کرده بودند - و احتیاج به
نیروى کار ارزان و بىتوقّع و کمدردسر داشتند، زمزمه «آزادى زن» را بلند
کردند؛ براى اینکه زن را از داخل خانواده ها به درون کارخانه ها بکشانند؛
به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفاده کنند، جیب هاى خودشان را پرکنند و
زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه که به عنوان «آزادى زن»
در غرب مطرح است، دنباله همان داستان و همان ماجراست. لذا ظلمى که در فرهنگ
غربى به زن شدهاست و برداشت غلطى که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب
وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بىسابقه است. در گذشته هم در همه جا به زن
ظلم شدهاست، اما این ظلمِ عمومى و فراگیر و همه جانبه، مخصوص دوران اخیر و
ناشى از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفى کردند و
اسمش را «آزادى زن» گذاشتند! درحالى که به واقع آزادى مردان هرزه براى
تمتّع از زن و نه آزادى زن بود. نه فقط در عرصه کار و فعالیت صنعتى و امثال
آن، بلکه در عرصه هنر و ادبیّات هم به زن ظلم کردند. شما امروز، در
داستانها، در رمانها، در نقّاشیها، در انواع کارهاى هنرى نگاه کنید، ببینید
با چه دیدى به زن نگریسته مىشود؟ آیا جنبه هاى مثبت و ارزشهاى والایى که
در زن هست، مورد توجّه قرار مىگیرد؟ آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانى و خوى
مهرآمیزى که خداى متعال در زن به ودیعه گذاشتها ست - خوى مادرى، روحیه
نگهدارى از فرزند و تربیت فرزند - مورد توجّه است یا جنبههاى شهوانى و به
تعبیر آنها عشقى؟ (که این تعبیر غلط و نادرستى است. این شهوت است نه عشق!)
زن را اینگونه خواستند پرورش و عادت دهند: به عنوان یک موجود مصرفکننده.
مصرف کننده دست و دلباز و کارگر کمتوقّع و کم طلب و ارزان.
دیدگاه اسلام و شأن زن مسلمان
اسلام
اینها را براى زن ارزش نمىداند. اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط
موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسى و مهمترین شغل او،
یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم مىداند. یک کشور که
نمىتواند از نیروى کار زنان در عرصه هاى مختلف بىنیاز باشد! اما این کار
نباید با کرامت و ارزش معنوى و انسانى زن منافات داشته باشد. نباید زن را
تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه انسانها
مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد
نامحرم متکبّر باشد. «فلاتخضعنبالقول»؛ (احزاب: 32) در حرفزدن مقابل مرد
نباید حالت خضوع داشتهباشد. این، براى حفظ کرامت زن است. اسلام این را
مىخواهد و این الگوى زن مسلمان است.
شما ببینید وقتى زن مسلمان به
فطرت و به اصل خود برمىگردد، چه معجزه عظیمى درست مىکند! آنچنان که در
انقلاب ما و در نظام اسلامى ما بحمداللَّه مشاهده شد و امروز هم مشاهده
مىشود. ما کجا آن قدرت و عظمت را از زنان دیدهبودیم که امروز از مادران
شهدا مىبینیم؟ کجا ما آن فداکاریها را از زنان جوان دیده بودیم، که با
فرستادن همسران محبوبشان به جبهههاى جنگ، آنها با خاطر آسوده در این
میدانها باشند؟ این، عظمت اسلام است که در چهره زنان انقلابى ما، در دوران
انقلاب و امروز، بحمداللَّه آشکار است. تبلیغ نکنند که با حفظ حجاب، با حفظ
عفّت، با خانه دارى و با تربیت فرزند، انسان نمىتواند کسب علم کند. ما
امروز بحمداللَّه چقدر زنان دانشمند و عالم در رشته هاى مختلف در جامعه مان
داریم: دانشجویان کوشا و با استعداد و با ارزش، فارغ التّحصیلان سطح بالا،
پزشکان ممتاز و طراز بالا! امروز در جمهورى اسلامى رشتههاى گوناگون علمى
در اختیار خانمهاست؛ زنهایى که عفاف و عصمتشان را هم حفظ کردند، طهارت
زنانه را هم حفظ کردند، حجاب را هم - به شکل کامل- حفظ کردند، به تربیت
فرزند هم به شیوه اسلامى مىرسند، شوهردارى را نیز همانطورى که اسلام گفته
است انجام مىدهند، فعّالیت علمى و سیاسى هم مىکنند. الان در بین شما -
مجموع خانمهایى که اینجا تشریف دارید - عدّه زیادى هستند که فعّالیتهاى
سیاسى و اجتماعى دارند؛ آن هم فعّالیتهاى ممتاز و برجسته؛ چه خانمهاى
مجرّد، چه خانمهایى که متأهّلند و همسران آنها افتخار مىکنند و باید هم
افتخار کنند که زنهایشان در میدانهاى گوناگون پیشتازند. با روحیه اسلامى و
در محیط اسلامى، زن مىتواند به کمال واقعى خود برسد؛ دور از آن هرزگیها،
دور از آن تجمّلگراییها و دور از پستشدن و حقیرشدن در مقابل مصرف.
من
به خانمهاى مسلمان، به خانمهاى جوان و به خانمهاى خانهدار عرض مىکنم:
سراغ این مصرفگرایى که غرب مثل خوره بهجان جوامع دنیا و از جمله جوامع
کشورهاى درحال توسعه و کشورهاى رو به پیشرفت و از جمله کشورما انداخته است،
نروید. مصرف باید در حدّ لازم باشد، نه در حدّ اسراف. خانمهاى کسانى که
همسرانشان یا خودشان مسئولیتهایى در بخشهاى مختلف کشور دارند، باید از لحاظ
دورى از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. باید براى دیگران درس باشند و
نشان دهند که شأنِ زن مسلمان بالاتر از این حرفهاست که اسیر زر و زیور و
جواهر آلات و از این قبیل شود.
دعوت اسلام به حفظ کرامتهای زن
این،
یکى از آن میدانهایى است که ما در مقابل دنیاى استکبارى مدّعى هستیم. من
بارها به گویندگان و مبلّغین قضیه زن عرض کردهام: این ما نیستیم که باید
از موضع خودمان دفاع کنیم؛ این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع
کند. آنچه را که ما براى زن عرضه مىکنیم، چیزى است که هیچ انسان اندیشمند
با انصافى نمىتواند منکر شود که «این براى زن خوب است.» ما زن را به عفّت،
به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بىحد و مرز میان زن و مرد، به
حفظ کرامت انسانى، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه - براى آنکه چشم او
لذّت نبرد - دعوت مىکنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این
کرامت زن است. آنهایى که زن را تشویق مىکنند که خود را به گونهاى آرایش
دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانى خودشان را ارضا
کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین مىآورند و
تذلیل مىکنند؟! آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگى است که انسانهاى
والا و اندیشمند غرب هم آن را مىپسندند و رفتارشان همینطور است. در آنجا
هم خانمهاى عفیف و سنگین و متین و زنهایى که براى خودشان ارزشى قائلند،
حاضرنیستند خودشان را براى ارضاى غرایز شهوانى بیگانگان و هرزهچشمها
وسیلهاى قرار دهند. فرهنگ منحط غربى، از این قبیل زیاد دارد...